برای دریافت محتوای دوره، باید دوره را خریداری کنید.
دستگاه عصبی مرکزی
دستگاه عصبی مرکزی شامل
مغز و نخاع است که مراکز نظارت
بر فعالیت های بدن اند.این دستگاه،
اطلاعات دریافتی از محیط و درون
بدن را تفسیر می کند و به آنها پاسخ
می دهد. مغز و نخاع از دو بخش مادۀ
خاکستری و مادۀ سفید تشکیل
شده اند
دستگاه عصبی محیطی
بخشی از دستگاه عصبی که مغز و نخاع را به بخش های دیگر مرتبط می کند، دستگاه عصبی
محیطی نام دارد. 12 جفت عصب مغزی و 31 جفت عصب نخاعی، دستگاه عصبی مرکزی را به
بخش های دیگر بدن، مانند اندام های حس و ماهیچه ها مرتبط م یکنند.هر عصب مجموعه ای
از رشته های عصبی است که درون بافت پیوندی قرار گرفته اند. دستگاه عصبی محیطی شامل دو
بخش حسی و حرکتی است. با بخش حسی این دستگاه در فصل بعد آشنا خواهید شد. بخش حرکتی
این دستگاه پیام عصبی را به اندام های اجرا کننده مانند ماهیچه ها می رساند. بخش حرکتی دستگاه
عصبی محیطی، خود شامل دو بخش پیکری و خودمختار است.
گیرندۀ حسی، یاخته یا بخشی از آن است که اثر محرک را دریافت می کند و اثر محرک در آن
به پیام عصبی تبدیل می شود. صدا، فشار، اکسیژن، گرما و نور نمونه هایی از این محرک ها هستند
که هر کدام گیرندۀ ویژه ای را در بدن تحریک می کنند. گیرنده های حسی انسان گوناگون اند؛ ولی
می توان آنها را براساس نوع محرک، در پنج دسته کلی طبقه بندی کرد: گیرنده های مکانیکی،
شیمیایی، دمایی، نوری و درد.
گیرنده های حسی انسان می توانند محرک های گوناگون محیط را دریافت کنند. اما محرک هایی
مانند پرتو های فرابنفش نیز وجود دارد که انسان به کمک دستگاه های ویژه ای می تواند آنها را دریافت
کند؛ در حالی که برخی جانوران گیرنده های دریافت کنندۀ آنها را دارند. در ادامه به برخی گیرنده های
حسی در جانوران می پردازیم.
استخوا نها بخشی از اسکلت انسان را تشکیل می دهند. اسکلت انسان شامل دو بخش محوری
و جانبی است. بخش محوری همان طور که از نامش مشخص است، محور بدن را تشکیل می دهد
و از ساختار هایی مانند مغز و قلب حفاظت م یکند؛ گرچه بخش هایی از آن هم در جویدن، شنیدن،
صحبت کردن و حرکات بدن نیز نقش دارند. استخوان های دست و پا از اجزای اسکلت جانبی اند.
بدن انسان بیش از 600 ماهیچه اسکلتی دارد که با انقباض خود بسیاری از حرکات بدن را ایجاد
می کنند. با این ماهیچه ها در سال های قبل آشنا شدید. شکل 9 بعضی از این ماهیچه ها را در بدن
انسان نشان می دهد.
بسیاری از ماهیچه ها به صورت جفت باعث حرکات اندام ها م یشوند؛ زیرا ماهیچه ها فقط قابلیت
انقباض دارند. انقباض هر ماهیچه فقط می تواند استخوانی را در جهتی خاص بکشد، ولی آن ماهیچه
نمی تواند استخوان را به حالت قبل برگرداند، این وظیفه بر عهدۀ ماهیچۀ متقابل آن است. برای
مثال، ماهیچه روی بازو می تواند ساعد را به سمت جلو یا بالا بیاورد، ولی نمی تواند آن را به حالت قبل
برگرداند و این حرکت توسط ماهیچه پشت بازو انجام می شود. بنابراین، هنگامی که یکی از جفت
ماهیچ ههای متقابل در حالت انقباض است، ماهیچۀ دیگر در حال استراحت است
شاید بهترین راه در امان ماندن از میکروب ها، جلوگیری از ورود آنها به بدن باشد. واقعیت هم
همین است. هما نگونه که با دیوار کشیدن در گرداگرد یک شهر، می توان سدّی در برابر حملۀ
بیگانگان ایجاد کرد، بدن ما به وسیلۀ سدهایی در اطراف خود، محافظت می شود. پوست و مخاط،
سدّ محکمی در برابر ورود میکروب ها ایجاد م یکنند.
پوست یکی از اندام های بدن است که لای ههای بیرونی و درونی آن در جلوگیری از ورود میکروب ها
به بدن نقش دارند
همان طور که م یدانید فام تَن از دِنا ) DNA ( و پروتئین تشکیل شده است.
زمانی که یاخته در حال تقسیم نیست، فشردگی فام تن های هسته، کمتر و به صورت توده ای
از رشته های درهم است که به آن، فامینه )کروماتین( می گویند. هر رشتۀ فامینه دارای واحدهای
تکراری به نام هسته تَن )نوکلئوزوم( است. در هر هسته تن، مولکول دِنا حدود 2 دور در اطراف 8
مولکول پروتئینی به نام هیستون پیچیده است. مادّۀ وراثتی هسته در تمام مراحل زندگی یاخته، به جز
تقسیم، به صورت فامینه است. پیش از تقسیم یاخته، رشته های فامینه دو برابر و در حین تقسیم یاخته
فشرده می شوند
در رِشتِمان مادّۀ ژنتیک، که در مرحلۀ S همانندسازی شده بود، تقسیم م یشود و به یاخت ههای جدید
م یرسد. فام ت نها که در هسته پراکند هاند، ابتدا باید به طور دقیق در وسط یاخته آرایش یابند و به مقدار
مساوی بین یاخت ههای حاصل تقسیم شوند. برای حرکت و جدا شدن صحیح فام ت نها، ساختارهایی به
نام دوک تقسیم ایجاد م یشود . دوک تقسیم، مجموع های از ریزلول ههای پروتئینی است
که هنگام تقسیم، پدیدار و سانترومر فام تن به آن متصل م یشود. با کوتاه شدن رشت ههای دوک متصل
به سانترومر، فام ت نها از هم جدا می شوند و به قطبین م یروند.
در یاخته های جانوری، میانک ها )سانتریول ها( ساخته شدن رشت ههای دوک را سازمان
م یدهند.
هر میانک ساختاری استوانه ای شکل است. در یاخته دو عدد میانک به صورت عمود بر هم وجود
دارند که در اینترفاز، برای تقسیم یاخته، دوبرابر می شوند. هر میانک، از نُه دستۀ سه تایی از لوله های
پروتئینی تشکیل شده است
در تولیدمثل جنسی، دو یاختۀ جنسی )گامت( با هم ترکیب و هسته های آنها با هم ادغام م یشوند.
یاخته های مؤثر در تولیدمثل جنسی با نوعی تقسیم کاهشی به نام کاستمان ایجاد م یشوند.
کاستمان از دو مرحلۀ کلی کاستمان ۱و ۲ تشکیل شده است؛ پس از تقسیم هسته نیز تقسیم
سیتوپلاسم انجام می شود
پیش از این تقسیم نیز، مانند رشتمان، اینترفاز رخ می دهد.
تولیدمثل نهان دانگان
نهان دانگان تنها گروه از گیاهان اند که گل تولید می کنند. تولید گل برای گیاهان هزینه بر است؛
به ویژه تولیدگل هایی که رنگ های گوناگون، ترکیبات معطر و شهد دارند. آیا م یدانید چرا؟ با وجود
این، گیاهان گل دار بیشترین گیاهان روی زمی ناند و توانسته اند پهنۀ وسیعی از زمین را به خود
اختصاص دهند. داشتن گل چه مزایایی دارد؟ چرا گوناگونی جانورانی مانند حشره ها در زیستگاهی با
گیاهان گل دار بیشتر است؟ گل چه ساختاری دارد و چه فرایندهایی در آن انجام می شود؟
زیست شناسی یازدهم
عنوان | تاریخ/زمان | مدت زمان | وضعیت |
---|